کد خبر: ٢٣٣٨٣   نسخه چاپی  
  • تاریخ درج خبر:1400/10/07-١٧:٥٦

وحید حاج سعیدی

 

به گزارش آبادان خبر؛ جنگ که تمام شد ما ماندیم و بوی پیراهن یوسف، حماسه دره شیلر، از کرخه تا راین و آژانس شیشه ای. ما ماندیم و خاطرات اعزام ها و تشییع جنازه شهدا؛ خاطرات دوستانی که راه شهادت را برگزیدند، خاطرات جانبازانی که سال ها بعد از جنگ برای اثبات جانبازی شان باید از بیمارستان صحرایی خلاصه پرونده می آوردند؛ و خاطرات آستین هایی که به بالای پیراهن سنجاق شدند؛ نوحه های آهنگران و کویتی پور که تا سال ها بعد زمزمه می شدند، عکس ها و نامه های خونی که قاب شدند، دست ها و پاهایی که در جبهه جا ماندند، وضوهایی که نیاز به مسح پا نداشتند، خیابان ها و میدان هایی که به نام شهدا نامگذاری شدند و... البته آمادگی دفاعی نیز به درس هایمان اضافه شد. دو سه بار هم به میدان تیر رفتیم! 

جنگ به پایان رسیده بود و رویای اعزام به جبهه هیچگاه برایمان رنگ و بوی واقعیت نگرفت. ما که برای قد کشیدن و دست بردن در سجل مان بی تابی می کردیم، قبل از اینکه پشت لب مان سبز شود و کمی قد بکشیم، خیلی زود مرداد سوزان 67  را دیدیم و نوشیدن جام زهر و قطعنامه 589 و تمام ... البته این هشت سال برای ما بچه ها خیلی زود گذشت وگرنه برای مردم جنوب که زندگی شان در گرو جنگ مانده بود و آواره شهرهای دیگر شده بودند، همه چیز به کندی می گذشت! 

در حقیقت با اینکه کل کشور درگیر جنگ شده بود، اما پراکندگی آثار و تبعات جنگ در همه جای کشور یکسان نبود و همان طور که عدالت در جنگ رعایت نمی شود، ویرانگی ها و آوارگی ها هم بیشتر سهم مردم خوزستان شد. زمین ها و نخل های سوخته، مین های به جا مانده از جنگ، خانه های ویران شده و زندگی های غارت شده تنها بخشی از میراث شوم تجاوز بعثیان برای مردم این دیار بود. با این حال جنگ تمام شده بود و باید شهرها را از نو می ساختند. پس بازسازی آغاز شد و مردمان زخم خورده جنوب بی صبرانه آبادانی دیارشان را به انتظار نشستند. در این رهگذر بعد از جنگ، اسرا مبادله شدند، پلاک ها و استخوان ها از زیر خاک بیرون کشیده شدند، تحلیل های متعددی از جنگ از سوی فرماندهان ارشد روایت شد، غواصان دست بسته به میهن بازگشتند، راهیان نور شکل گرفت و رشادت های رزمندگان روایتگری شدند، گردشگری جنگ در استان مطرح شد، صدام و حزب بعث به درک واصل شدند، حتی نوحه های آهنگران و کویتی پور هم آهنگین شدند، مختصری هم در بنیاد شهید اختلاس شد؛ اما بازسازی مناطق جنگ زده را پایانی نبود! سالهای دور از جنگ عده ای را کاخ نشین کرد ولی کوخ های مردم جنوب همچنان کوخ ماندند البته با دیوارهای خونی و زنگار گرفته از انفجار و بمباران و موشک باران... سه دهه گذشت ولی هنوز آثار خرابی های جنگ در شهرهای جنگ زده، خاطرات وحشتناک موشک باران ها ، رنگین شدن دفتر و کتاب دانش آموزان با خون شان، شکستن دیوار صوتی، ضجه ها و خنج کشیدن مادران داغدار و ... را نبش قبر می کنند! البته پا روی حق نگذاریم سازندگی در سایر نقاط کشور با قدرت ادامه یافت! شهرک باستی هیلز ساخته شد... برج های رویایی روما و غیر روما آسمان تهران را خراشیدند... کلاردشت ها و زیارت ها و لواسان ها و ... رونق گرفتند و برج و باروی کاخ طبری ها و زنجانی ها و خاوری ها تا حوالی عرش بالا رفت! به برکت امنیت حاصل از جنگ که از خون هزاران شهید به دست آمده بود، کاخ های آنچنانی با نمای رومی و سنگ گرانیت های ایتالیایی، سرویس بهداشتی ها و شیرآلات اسپانیایی و سایر ملزومات لاکچری خارجی خیلی زود بالا رفتند ولی بوی باروت و ویرانی های شهرهای جنوبی کشور هنوز و هنوز و هنوز مشام و چشمان مردمان این دیار را می آزارد! 

سال ها از جنگ گذشت ولی هیچگاه خرمی به خرمشهری و آبادانی به آبادان بازنگشت و هر از گاهی تنها درد مشترک مردم خوزستان و جنوب در رسانه ملی به نمایش گذاشته می شود. 

گویی جنگ را در این دیار پایانی نیست و سال ها پس از جنگ نیز، مردمانش باید برای داشتن حداقل های یک زندگی عادی بجنگند!

فقر، بیکاری، تبعیض، خانه های مخروبه، آب نوشیدنی نامناسب، ریزگردها ، مبلمان نابسامان شهری، جاده هایی که بوی مرگ و خون می دهند، معضل پسماند و فاضلاب، آلودگی هوا، حاشیه نشینی 850 هزار نفری و... بخشی از گرفتاری ها و معضلات دم دست مردمانی است که سال ها برای حفاظت از کیان و آئین و دین و ناموس خود و هم کیشان خود از حتی از بذل جان دریغ نورزیدند. شیرمردان و شیرزنانی که برای حفظ این سرزمین و امنیتش، مشق غیرت کردند، جانانه و مردانه جنگیدند، آوارگی کشیدند، پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر، فرزندان بی‌گناه و عزیزان خود را در خاک و خون غلطان دیدند، خانه و کاشانه شان غارت و یا به آتش کشیده شد ...

اما امروز بعد از گذشت سه دهه از پایان جنگ، برای زندگی بر روی ویرانه های همان جنگ، باید چشم به راه وعده های کمرنگ و بدون پشتوانه مدیرانی باشند که قطعاً در زمان جنگ، در جایی امن تر و مستحکم تر از خانه های مردمان جنوب سکنی داشتند! 

کهنه زخم های مردم این دیار در کنار در و دیوار خون آلود و زنگار گرفته ناشی از جنگ و محرومیت، زیبنده نظامی نیست که عظمت و اقتدارش را مرهون همین جنگ 8 ساله و رشادت های جوانان دیروز و زخم خورده های امروز خوزستان است! مردمان این سرزمین را در یابیم...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آبادان خبر،آبادان نیوز،یادداشت،وحید حاج سعیدی،جنگ

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: