انسان سرنوشت انسان است

آبادان خبر _ و اینک ان میهمانی کوچک:

میدان ها و مجسمه ها ،سه راهها و چهاراهها،کوچه ها و بن بست ها، آب و فواره و گیاهان و گل و مردم و ماشین های خرد و بزرگ و گاری ها و دوچرخه ها. سگهای کوچک و بزرگ، و مردم در همه جا،پشت پنجره ها ،در پیاده روها و وسط خیابان و در برابر چراغ های قرمز و زرد و سبز.جیغ ها و ناله ها و صداهای دیگر،دود و مه و بخار و تب و تف. گلاویز شدن و فحش ها و خونبر دماغها و کاردها تا دسته و قبضه در شکمها. و حتی گلوله ها و بعد آتش بازی ها.فرار. قدم های سریع و پرشتاب و بهم خوردن ناگهانی ماشین ها و خرد شدن تمام شیشه های شهر ،پرچم ها و چراغ ها و خون و تابوت. و انا الله و اناالیه راجعون.

گریه در برابر دیوارهای بلند.دیوارهای دیگری در برابرآوارها.کاغذ های سیاه و سفید.عینک ها و تفنگ ها و صدای ریزش تگرگ و شلیک باران. و سربازان. فلق و شق و سپیده دم و غروب وتمام فاصله های آسفالت و مغازه ها و زنان و مردان از خیابانی تا خیابان دیگر.ایستادن چون سنگ و با چشمانی دریده ، از کاسه درآمده و بر پیشانی نشسته وگرسنه و مولع به بازی حریصانه کودکان شهر نگریستن. چشمک به تمام روسبی ها و اذانی از کرانه ی شب برای آغاز نماز تباهی بشر بر بیکرانه ی رقص آهن ها در این شهر.

قدم زدن در میان فالگیران و رمالان و خیالبافان. قدم زدن در میان جیب برها وسیاستمدران و جنایتکاران و قوادان و قاب بازان و سه قاب اندازان.قدم زدن در میان پدرمرده ها و مادرمرده ها ، پدرکشته ها و مادرکشته ها و همجنسبازان و شهوت پرستان و قدیسان و در میان تمام اینها خود را به بی خوابی روزانه سپردن . زاغ ها و زاغه ها و زنان و زندانیان و زن کشته ها و آنگاه چراغها ، چراغها ، چراغها تا بی نهایت شب.

ماه منجمد وستارگان آسمان همگی قطبی و عشق های سرد و منجمد در زیر درختان بی برگ و در کنار جوی های عفن .عشق در کنار گربه های مرده و در کنار زخمهای پوساننده ادرار بر دیوارها.جنونی عقیم مانده برای جنایت و کشتار و قتل عام ونعره و فریاد. و «انسان که اینک سرنوشت انسان است» در جائی دیگر و اینجا حتی سرنوشت گربه های مرده هم نیست.روزنامه ها و روسبی گری قانون در حروف درشت و ریز چاپخانه ها.

آبادان،خبر آبادان،اخبار آبادان،آبادان خبر،آبادان نیوز،خبرآبادان،اخبارآبادان،آبادان  نیوز،آبادان  خبر،منطقه آزاد اروند