
حسین دلیر / روزنامهنگار
اختصاصی پایگاه تحلیلی گفتمانی آباداننیوز: آبادان بهواسطهی دارا بودن پیشینه، زمینه و استعدادهای چشمگیر؛ همواره یکی از مراکز توجه ورزش استان و کشور بوده است. گواهش تعدد تیمها و ورزشکاران حاضر در لیگهای مهم ملی میباشد. افسوس در سالهای گذشته این خطهی مستعد، در بندِ کوتولههای سیاسی و اندیشههای فرصتطلبانهای بوده که مانع شکوفایی و توسعه ورزشیاش شدهاند. این داستان تکراری انگار زمان و مکان نمیشناسد.
مصلحت ورزش آبادان در این سالها، فدایی یک یا چند نفر شده است. افرادی که بهترین راه برای رسیدن به مراد انتخاباتی خویش را میانبر ورزش این شهر میدانستند. هزینهی گزافی که بهایش بهپای خانواده بزرگ ورزش نوشته شد.
این نقد را نه بهواسطهی آنکه احتمال تغییر مدیریت اداره ورزش فزونی یافته، بهعنوان نمونهای از فرصتسوزیها در انتصابات رانتی آبادان نگاشتهام. در این سالها انتصابها در آبادان نه بر مدار شایستهگرایی؛ تخصص؛ تجربه و توانمندی که بر پایهی ملاحظات سیاسی و گعده بازیها صورت میگیرد. کافی است تعدادی از روزنامهنگاران واقعی و مستقل در یک پروژهی پژوهشی بهصورت متمرکز بر پروندهی سی سال مدیریتها در آبادان تمرکز کنند. خود نمایندگان ادوار بهتر میدانند چه اطلاعات ذیقیمتی استخراج میشود! نتیجه این پژوهش به استهزای یکی دیگر از مفاهیم سیاسی ما میانجامد. اصل مهم تفکیک قوا و عدم دخالت نمایندگان در تصمیمات قوهی مجریه! اصلی که انگار برای نادیده انگاری مصوب شده است.
عملکرد سرپرست کنونی ورزش و جوانان آبادان نتوانسته آنچنانکه انتظار میرفت در توسعهی ورزش این شهرستان مطلوب باشد. چه این عدم موفقیت مربوط به تشکیلات و اعتبارات ورزش در منطقه آزاد اروند بوده؛ چه مقدرات سیاسی پیش آمده و چه شیوهی مدیریتی «رضایی شکیب». بهعنوان دورهای زمانی، این انفعال بهپای سکاندار کنونی ورزش این شهر نوشته خواهد شد. واژهی دوره بهرغم بسامد و مفهومی که غالباً به ذهن متبادر میسازد در اینجا به لحاظ زمانی، بازهای بسیار کوتاه را در برمیگیرد و الزاماً اشاره به زمانی طولانی ندارد.
بهناچار جستارهای مهمی را باید قلمی کنم که بسی موجب شرمساری است تا شعف ناشی از نقد افشاگرانه! چنین نقدی برای تزریق حس ناامنی و تردید در میان ورزشکاران طرح نشده که بیشتر تلنگری است دیرهنگام تا مانع زیان مضاعف گردد.
ورزش آبادان در خواب
فقدان نگرش مسئولانه و دلسوزانه در قبال ورزش، جوانان و داشتههای مادی؛ منابع این حوزه در آبادان را بهسوی فرسایش و نابودی کشانده است. ورزش این شهر در حال حاضر در سطح بالایی از بیثباتی، تزلزل و بلاتکلیفی به سر میبرد.
به دلیل سرقت کابلها و تجهیزات، از میانهی فروردین سال جاری برق مجموعه ورزشی دهداری آبادان قطع است. کابلهای برق و لولههای تاسیسات تهویه و سرمایشی مجموعه و بسیاری از سالنهای ورزشی از جمله کشتی، بوکس و... نیز مبتلا به دستبرد سارقان شدهاند. بدهی آببها و برقبهای این مجموعه ورزشی به حدود 600 میلیون ریال رسیده است و همین باعث قطع خدماترسانی آب و برق شده است. در تازهترین مورد، برخی اموال زورخانه ورزشهای باستانی آبادان در جوار ساختمان اداره ورزش این شهرستان نیز به سرقت رفتهاند.
خودروی سازمانی اداره ورزش (پژوی نقرهای رنگ) ماههاست در گوشهای به حال خود رها گشته و بیآنکه ارادهای به تعمیرش باشد در هوای مرطوب آبادان مبتلاست به فرسودگی مضاعف زیر آفتاب سوزان این شهر. حتی از مینیبوس اداره ورزش خبری نیست. این خودروی عمومی در اختیار یکی از رؤسای هیئتها قرار گرفته بود و هماکنون چه استفادهای از آن میشود، خدا داند؟!اقدام مسئولانه و دلسوزانهای برای رفع مشکلات خانواده بزرگ ورزش بهویژه در این ماههای رکود کرونایی صورت نمیگیرد. تقریباً کسی پاسخگوی زیانهای وارده به اماکن ورزشی، مربیان، باشگاهداران و حتی ورزشکاران حرفهای نیست. در این روزگار که بهواسطهی شیوع کرونا؛ بهصورت طبیعی فعالیت بدنی افراد کاهش داشته، جای خالی رویکردهای خلاقانه و ایدهپردازانه با محوریت و مدیریت اداره ورزش و جوانان بهشدت حس میشود.
اینها خبرهایی تلگرافی و تا اندازهای شگفتانگیز از قاب شکستهی ورزش آبادان است. این روزها حال ورزش دیار اروند اصلاً خوب نیست.
چالشهایی که تابهحال بدون پیگیری موثر به حال خود رها شدهاند و هر روز بر اندازه و فراوانیشان افزوده میشود. به اینها استعفای سرپرست اداره ورزش این شهرستان را هم اگر بیفزاییم، حکم شلیک به شقیقه ورزش را دارد.
حدود دو ماه از استعفای سرپرست اداره ورزش و جوانان آبادان میگذرد. استعفایی که تلاشهای بسیاری تاکنون برای جلوگیری از رسانهای شدن آن به عمل آمده است. با آنکه این استعفا بهطور رسمی تایید نشده اما شواهد حکایت از عدم حضور سرپرست اداره ورزش بر سر پست خود دارد. بهگونهای که در یک ماه گذشته، «رضایی شکیب» در مجموع کمتر از یک هفته در اداره حاضر شده است.
آخرین خبر منتشر شده از نفر اول اداره ورزش آبادان مربوط به «رد شایعه افزایش دو برابری شهریه ورزشکاران» در تاریخ 17 خرداد سال جاری است. بیش از پنج ماه از انتشار این خبر گذشته و از آن میتوان بهعنوان بهترین دلیل انفعال مدیریتی در ادارهی ورزش یاد کرد. حتی در پرتال رسمی این اداره، آخرین خبر نقل شده از سرپرست آن، مربوط به 31 اردیبهشت میباشد. جالب آنکه این دو خبر جزء معدود اخبار منتشر شده از سوی وی در سال جاری هستند.حقیقت دارد؛
هزینههای زیادی که بهصورت قطرهچکانی برای توسعهی فضاهای ورزشی صرف شدهاند متاسفانه با مدیریتها و نگرشهای سهلانگارانه، هدر رفتهاند. با این تنوع قابلتوجه از چالشها مجالی نمیماند جز اینکه بگوییم «آقای مدیر دستمریزاد!»
ورزش زیر سایهی سیاست
ماههای پیش از انتخابات مجلس یازدهم، فضای ورزش در آبادان و منطقه آزاد اروند آنگونه که از رسانهها منعکس میشد، سراسر حس پویایی، نشاط، خلاقیت و متراکم از رویدادهای متواتر کوچک و بزرگ بود. مدیران ورزش در اروند و آبادان مغرورانه؛ عکسها، گزارشها و خبرهای خود را با چنان حرارت و هیجانی در اختیار عاملان رسانهای مقرب خود قرار میدادند که موجب حسرت ورزشکاران غیر اروندی شده بود. تقریباً حجم خبرسازیهای هدفمند ورزشی در یک سال منتهی به انتخابات مجلس، با کل اخبار دیگر بخشها برابری میکرد. این حکایت از یک برنامهریزی دقیق ارتباطاتی برای شکلدهی اندیشه و اقناع مخاطب عام بهویژه در شهرستان آبادان داشت. شاید در ذهن مخاطبِ تودهوار چنین رفتارهایی اثر کند.
آنچه شایعهی انتخاباتی بودن تمام این کنشها را تقویت میکرد، مجموعهی رویکردها و رفتارهای غیرورزشی پیرامون ورزش بود. حضور بهتآور افراد سیاسی و نزدیکان برخی نمایندگان مجلس گذشته در رأس هیاتهای ورزشی آبادان و اروند؛ نفوذ دلالان انتخاباتی و ورود برخی اعضای شورای شهر و سیاسیون شناخته شده به مسائل ورزش و اشغال پستهای ریاست و دبیری همان هیاتها؛ قراردادهای شائبهدار واگذاری بسیاری از اماکن ورزشی؛ بازی کردن در زمین برخی نمایندگان مجلس و عمل به خواست و منویات ایشان با هدف برحذر ماندن از گزند احتمالیشان تا واپسین ماههای مانده به انتخابات؛ فراوانی رویدادهای نمایشی به جای حرکت در جهت توسعهی زیرساختها و حفظ و تقویت داشتههای ورزشی؛ نادیدهانگاری نظرات دلسوزانه و کارشناسانه نخبگان، افتخارآفرینان و مو سپیدان ورزش؛ فقدان تخصصگرایی در رشتههای مستعد قهرمانی و بسیاری انگارههای دیگر!به ثمر ننشستن درخت انتخاباتی برنامهریزان ورزشی با عدم احراز صلاحیت کاندیدای کلیدیشان و کمی بعدتر همهگیری ویروس کرونا؛ کافی بود تا نمایشی بودن همهی رویدادها خودش را به بهترین صورت ممکن نشان دهد.
اکنونکه ماههاست به دور از هیاهوی کارزار انتخابات مجلس هستیم، ورزش و نهاد مدیریتی این حوزه در آبادان و بهطور کل منطقه آزاد اروند به چنان خواب عمیقی فرو رفته که حتی صدای مهیبِ سرقت اموال بسیاری از اماکنش هم به بیداری و هوشیاریاش نینجامیده است. گویا در طراحی تمام نقشههای انتخاباتی؛ مدیران جوان ورزش اروند و آبادان بهدرستی همهی گزارهها را بررسی نکرده بودند. عجیب که مبتلا به چنین خطای تحلیلی شدند. رخدادی چون رد صلاحیت! و به دنبالش خط و نشانهای رایج سیاسی...جوش و خروشهای ورزشی پیش از انتخابات با رأی منفی شورای نگهبان به صلاحیت کاندیدای اصلی ورزش به سردی نهاد و تلاشهای الکن پیشین در این زمینه بینتیجه ماندند. تردیدی نیست چنین تلنگری؛ کرختی و کمتوجهی برنامهریزان این پروژهی سیاسی-ورزشی و غلبه حاشیه بر متن را به دنبال داشته است.
رکود در عصر جدید ورزش
بازهی زمانی سال 96 تاکنون را میتوان بهعنوان دوران رکود و افول ورزش آبادان دانست. بازگشت دوباره «تهذیبی» در واپسین روزهای سال 95 به اداره ورزش شهرستان، بیآنکه نشانی از انگیزهها و فعالیتهای گذشته در او مشهود باشد پس از 290 روز انفعال منجر به تغییر مجدد مدیریتی در این نهاد پرحاشیه شد. در واقع «خادمعلی تهذیبی» را میتوان در نقش فرد مورد وثوق و بازیگر مطلوب آن روزها برای دوران انتقال و گذار بهحساب آورد. گذار در عصر جدیدی که با مدیریت «پیمان ادیبی» بر نهاد بالادستی ورزش در منطقه آزاد اروند آغاز شده بود. میانهی تیرماه سال 96؛ خبری در خروجی رسانهها با عنوان معرفی رسمی مدیرکل ورزش و جوانان منطقه آزاد اروند قرار گرفت.
رویدادی که حکایت از تفکیک ورزش آبادان و خرمشهر از استان داشت. دومین اداره کلی که به دنبال تفویض اختیارات وزیر ورزش و جوانان به مدیرعامل سازمان منطقه آزاد اروند تشکیل شده بود. از همان ابتدا منتقدان با دیدهای مردد به غیرحقیقی بودن این اداره کل مینگریستند. بیش از سه سال میگذرد و همچنان اسناد تایید شدهای در زمینهی تفویض اختیارات وزیر وجود ندارد. در نوشتاری دیگر به واکاوی این موضوع خواهم پرداخت که اساساً تشکیل اداره کل ورزش و جوانان در منطقه آزاد اروند، حقیقی بوده است یا صرفاً مولود روابط شفاهی میان مدیران سیاست زدهی دولت! چنین تحلیلی در مجال خود جای بحث بسیار دارد و پرداخت به آن از حوصله این نگاشته خارج است.
بسی تعجب که همهی شادمانی ذینفعان ادارهی کل جدید، منتهی به ابتداییترین مزیت انتزاع از استان یعنی تشکیل هیاتهای ورزشی مستقل در منطقه آزاد اروند شد!پسازاین واگذاری اختیارات به مدیرکل جدید؛ این بار نام جوانی 28 ساله از درون گوی اسامی یاران «ادیبی» خارج شد. جوانی با چنان سابقهی اندک حضور بهعنوان کارمند در اداره ورزش که تعجب بسیاری را به دنبال داشت.
هرچند از ماهها پیشتر زمینههای سکانداری «علی رضاییشکیب» با حضور ویژهاش در رویدادها فراهم شده بود اما بازهم برای خانوادهی ورزش، این خبر دارای ارزش شگفتی بسیاری بود.
این بار مدیری سکاندار ورزش آبادان میشد که فاقد تخصص دانشگاهی و تجربهی عملی مشخص در زمینهی ورزش بود. حتی ابتداییترین ویژگیهای یک مدیر در گزینش وی هم به بهای نتیجهگیری در انتخابات نادیده گرفته شد.رضایی شکیب، نه برخوردار از مدرک مرتبط و نه سابقهی مشخص حضور در ورزش بود. اما یک ویژگی مهم؛ آنهم نزدیکیاش به مدیرکل جدید، وی را بهترین کاندیدای تصدی این سمت کرد.
اول دیماه 96، حکم رضایی شکیب با عنوان کفیل اداره ورزش و جوانان از سوی ادیبی به وی ابلاغ شد. در خبرها، رضایی بهعنوان سرپرست اداره ورزش و جوانان شهرستان آبادان معرفی گشت. حال آنکه در حکم ابلاغی وی، عنوان کفیل برایش در نظر گرفته شده بود. حتی تا مدتها خود «رضاییشکیب» در نامههای رسمی اداره ورزش، از عنوان «کفیل» در کنار امضایش استفاده میکرد.اصولاً کفیل و سرپرست از منظر حقوق اداری به یک معنا هستند. در برخی از سازمانها کفیل و در برخی دیگر سرپرست تعریف میشود. اما با توجه به موقتی بودن احکام کفالت و سرپرستی و پایین بودن شأن این احکام در مقایسه با ریاست و مدیریت، میتوان چنین نتیجه گرفت که بهکارگیری عنوان کفیل برای رضاییشکیب، ناشی از یک موضوع حقوقی و یا مسئلهی اعتباری بوده است.این دست انتصابها در دستگاه ورزش آبادان، به دنبال زمینهسازی برای حضور در انتخابات آینده بود.
در آن روزهای سیاستزدگی ورزش آبادان؛ مشکلات ورزشکاران؛ معضلات جوانان؛ کمبود امکانات و ازایندست چالشها، چنان موضوعات پراهمیتی بهحساب نمیآمدند. به قول برخی مو سپیدان؛ ورزش آبادان سالهاست گرفتار بچهبازی شده است. عمق انفعال و بیتفاوتی تا جایی که حتی در راستای شاخصهای مدنظر وزارت ورزش هم حرکت چندانی صورت نمیگیرد.
مشخص نیست آقایان در مدیریت ورزش این شهر و بهطور کل منطقه، قائل به پیگیری شاخصهای فردی بودهاند یا متوجه دیدگاههای وزارتی؟!نام پرآوازه اروند، منابع و امکانات فراوانش در سالهای اخیر نتوانست مرهم زخمهای ورزش آبادان و خرمشهر شود. نهادهای نظارتی با دیدی حساستر بهتر است سراغ دخمههای تاریکی بروند که اتفاقاً از میانبر آنها سرمایههای فراوانی اسراف شده است.نشانیِ دقیقش، مدیریتهای ورزشی سالهای اخیر میباشد که رویکردهایشان به انشقاق بیشتر جامعه ورزش و تخدیر ورزشکاران این دیار انجامیده است. تا جایی که نگرش علمی در مدیریت ورزش، جایش را به رویکرد سلیقهای، سیاسی و گعدهای میدهد.در این مورد بهخصوص انفعال اداره ورزش را شاید بتوان بهپای ضعف مدیریت کنونی آن نوشت اما سکوت شورای ورزش شهرستان را چگونه میتوان تعبیر کرد؟ شورای ورزشی که معمولا درگیر مسائل جزئی است و از امور مهم و اساسی غافل میشود. وگرنه با همهی نهادهای حراستی و نظارتی و بروکراسی دولتی موجود، چگونه اموال ورزش در این منطقه باید به یغما بروند؟!وقتی ادارهای چنان ناتوان از پرداخت قبوض آب و برق مجموعههای خود است چگونه انتظار داریم در وضعیت خانوادهی 20 هزار نفریاش تاثیر مثبتی داشته باشد!آنچه آشکار است عملکرد علی رضاییشکیب بهگونهای گواهی میدهد راهکار مشخص یا راهبردی عملگرایانه برای برونرفت از مشکلات ورزش آبادان ندارد. او در شمار مدیرانی است که هنرمند تبدیل تهدیدها به فرصتها نیست.
هرچند از نقش سازمان منطقه آزاد اروند در ناکامیها و تلخیهای ورزش نمیتوان چشمپوشی کرد؛ اما مدیر کنونی ورزش باید شهامت پذیرش خطاها و کمکاریهایش را داشته باشد. اداره ورزش آبادان را باید عصارهی تام و تمام مدیریت ورزش در منطقه آزاد اروند و غلبهی تفکرات کممایه دانست. تبعات ناکامی، تحیر و بیتفاوتی در جامعهی ورزش این دیار متوجه مدیرانی است که ورزش را سکوی پرتاب سیاسی خود پنداشتند و البته ناظرانی که چشم بر فرصتطلبی ایشان بستند.کسی که بر سر نرد جهان قمار نکرد / سیاهروزی و بدنامی اختیار نکرد (پروین اعتصامی)
پینوشت:
1- این یادداشت؛ نخستین اپیزود از یک مجموعهی تحلیلی انتقادی با موضوع بررسی عملکرد فرهنگی، اجتماعی و ورزشی در منطقه آزاد اروند میباشد. ذات نهادهای برخوردار از قدرت و ثروت؛ فراوانی سیاهیلشکران رسانهای پیرامونشان است. حمله و توهین این افراد پس از انتشار این دست نقدها، امری مسبوق به سابقه و عادی بهحساب میآید.
2- رویدادها و رخدادهای حوزه ورزش در منطقه آزاد اروند بهگونهای است که برای بررسیاش در قالب یک پرونده پیشنهاد میشود از کلیدواژه «ورزش گیت» برای نامگذاری آن استفاده گردد. این البته به انتخاب دیگر همکاران خوشذوق رسانهای بستگی دارد.
خوزستان،خبرخوزستان،اخبارخوزستان،آبادان نیوز،خبر خوزستان،اخبار خوزستان،آبادان،خبرآبادان،اخبارآبادان،خبر آبادان،اخبار آبادان،منطقه آزاد اروند،آبادان خبر
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
| |
متن تصویر: | |