پست الکترونیک پنج شنبه ٠٩ فروردين ١٤٠٣
اخبار > نگاهی به هایدگر و فلسفه هنر


کد خبر: ١٥٨١٩   نسخه چاپی  
  • تاریخ درج خبر:1399/07/09-١٨:٥٧

فلسفه هنر همواره از نگاه برترین های اندیشه و تفکر جایگاهی ویژه داشته و مورد اهتمام بوده است. این مقوله اغلب در قالب زیبایی شناسی پیگیری شده است.

 

به گزارش آبادان خبر، اهمیت هایدگر، در این زمینه به مخالفت کلی او با شیوه و نگرش مابعدالطبیعی آغاز شده از نظریات افلاطون، و دیدگاه خاص مبتنی بر آن، یعنی زیبایی شناسی به طور خاص و نیز نقطه نظرات خاص هایدگر در رابطه با ""منشأ اثر هنری""، ""شاعرانه سکنی گزیدن انسان""، و ""راه نجات بودن هنر در عصر عسرت بار کنونی"" و لزوم واکاوی محتوای این اندیشه و تفسیر و شرح آن، از سوی دیگر، مربوط می شود . در این  مطلب سعی شده است تا با نگاهی گذرا بر چرائی مخالفت هایدگر با رویکرد زیبایی شناسانه به هنر، نوع نگاه وی به این مقوله تا جای ممکن و با رجوع به آثار متعدد وی بررسی و تبیین گردد. تأکید اصلی هایدگر در مقوله هنر، بر مفهوم ""چیز"" استوار است. که یک طریق تقرب به آن، با شروع بررسی مفهوم آن و نیل به مفهوم اثر هنری تحقق می یابد و می توان آن را شروعی از مابعدالطبیعه و تعالی از آن محسوب کرد. و طریق دوم، شرح و تفسیر ""چیز"" به عنوان بیانگر عالمیدن چهارگانه آسمان، زمین، قدسیان و فانیان است که حاصل آفرینش و سکنا گزینی شاعرانه انسان است. در نهایت این شاعری است که نجات دهنده انسان از عصر عسرت بار کنونی حاصل از تفکر مابعدالطبیعی به وجود آورنده تکنولوژی می باشد.

 یکی‌ از اقسام‌ فلسفه‌های‌ مضاف‌، فلسفة‌ هنر است‌. فلسفه‌ هنر به‌ تبیین‌ چیستی‌ هنر و مبانی‌ نظری‌ و فلسفی‌ آن می‌پردازد. گاهی‌ از این‌ مبانی‌ نظری‌ با‌ عنوان‌ مبانی‌ متافیزیکی‌ و مابعدالطبیعی‌ هنر اسم‌ برده‌ می‌شود. باید‌ توّجه‌ داشت‌ که‌ در این‌ کاربرد، «متافیزیک‌» یا «مابعدالطبیعه‌» به‌ معنای‌ عامّ‌ به‌ کار رفته‌ و معادل‌ «الاهیّات‌» نیست‌. اساسی‌ترین‌ پرسش‌ها در فلسفة‌ هنر عبارتند از «هنر چیست‌» «ویژگی‌ ذاتی‌ هنر که‌ در همه‌ هنرها محفوظ‌ و ثابت‌ است‌، کدام‌ است‌؟» «منشأ هنر چیست‌؟» «غایت‌ و هدف‌ هنر چیست‌؟» «مصادیق‌ هنر کدامند؟» «کارکردهای‌ هنر برای‌ شخص‌ هنرمند و مخاطب‌ها چیست؟» «کاربردهای‌ هنر چیست‌؟» «آیا هنر می‌تواند معرفت‌زا یا معرفت‌افزا باشد یا نه؟   همچنین‌ می‌توان‌ گفت‌ فلسفة‌ هنر به‌ تبیین‌ مبادی‌ و مبانی‌ غیر هنری‌ هنر یا مبانی‌ تئوریک‌ و فلسفی‌ هنر می‌پردازد.

ریشه‌شناسی‌ واژه‌ هنر

 واژه‌ «هنر» در زبان‌های‌ اروپایی‌ به‌ یونانی‌ «تِخْنِه‌» (techne) به‌ لاتین‌ «آرتوس‌» و «آرتیس‌» (artis) و «آرس»‌ (ars)، به‌ فرانسه‌ «آر» (ar) و به‌ انگلیسی‌ «آرت»‌ (art) و به‌ آلمانی‌ «کونست»‌ (kunst) گفته‌ می‌شود که‌ از ریشة‌ هندی‌ و اروپایی‌ ar به‌ معنای‌ ساختن‌ و به هم‌پیوستن‌ و درست‌ کردن‌ آمده‌ است‌.

 این‌ الفاظ‌ در تاریخ‌ گذشته‌ اروپا فقط برای‌ هنرهای‌ خاصّ‌ به‌کار نمی‌رفته؛‌ بلکه‌ به‌ معنای‌ فضیلت‌ هم‌ به‌کار می‌رفته‌ است‌. هر چند بیشترین‌ کاربرد آن‌ در فرهنگ‌ یونانی‌ در اصطلاح‌ هنرهای‌ هفتگانه‌ یونان‌ و در قرون‌ وسطا در اصطلاح‌ هنرهای‌ آزاد بوده‌ است‌ که‌ هنرهای‌ فکری‌ بوده‌اند.

اصل‌ و ریشة‌ هنر در زبان‌ فارسی‌ به‌ سانسکریت‌ باز می‌گردد و با لفظ ‌«سونر» (sunar) و «سونره»‌، (sunara) که‌ در اوستایی‌ و پهلوی‌ به‌ صورت‌ هونر(hunar) و هونره‌ (hunara) (سو = هو به‌ فارسی‌ نیک‌ و خوب‌، نر و نره‌ به‌ فارسی‌ به‌ معنای‌ مردی‌ و زنی‌) به‌ معنای‌ نیک‌مردی‌ و نیک‌‌زنی‌، هم‌ریشه‌ است‌. در زبان‌ فارسی‌ قدیم‌ نیز «چهار هنران‌» به‌ معنای‌ فضایل‌ چهارگانه‌ شجاعت‌، عدالت‌، عفت‌ و حکمت‌( به‌ معنای‌ فرزانگی‌) آمده‌ است.

واژه‌ هنر در قلمرو زبان‌ فارسی‌ در طول‌ تاریخ‌ معانی‌ متنوع‌ داشته؛ از جمله‌ به‌ معنای‌ کمالات‌، فضایل‌، حسنات‌، برتری‌ها، صفات‌ نیک‌، توانایی‌، قابلیّت‌ها، توانمندی‌، قدرت‌، صنعت‌، حرفه‌، کسب‌، و خطر و تهدید به کار رفته‌ است.

مقاله،هنر،فلسفه هنر،هایگر،سانسکریت،افلاطون،اخبار آبادان،آبادان نیوز،آبادان خبر

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: